محمدباقرمیرزا خسروی کرمانشاهیخسروی کرمانشاهی، محمدباقرمیرزا، شاعر و نویسنده سده سیزدهم بود. ۱ - شرح حالاو فرزند شاهزاده محمدرحیم (متوفی ۱۲۹۸) و از نوادگان فتحعلیشاه بود. در ۲۴ ربیعالآخر ۱۲۶۶ در کرمانشاه به دنیا آمد. [۱]
محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، ج۲، ص۷۹۸، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش.
محمدباقر میرزا در زادگاهش عربی و ادبیات را نزد پدرش آموخت و به سرودن شعر پرداخت، اما پدرش مخالف شعر سرودن او بود. حسین قلیخان سلطانی کلهر، از ادبای برجسته آن دوره، مشوق محمدباقرمیرزا در سرودن شعر بود و با اینکه خسروی تخلص شاعر دیگری بود، برای او تخلص خسروی را برگزید [۲]
محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، ج۲، ص۷۹۹، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش.
که به آن مشهور گردید. او بعدها براساس نام جدش محمدعلی میرزای دولتشاه، نامخانوادگی دولتداد را انتخاب کرد. [۳]
مقدمه رشیدیاسمی، ص ۱۸، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
[۴]
غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، ج۲، ص۱۹۰، تهران ۱۳۷۰ش.
پس از مرگ پدرش برای گرفتن مقرری یک سال در تهران اقامت نمود. پس از بازگشت به کرمانشاه پنج سال در تلگرافخانه کار کرد. حاکم کرمانشاه، علاءالدوله، خسروی را به ریاست دارالانشای ایالتی منصوب کرد. هنگامی که او از حکومت کرمانشاه عزل گردید و به شیراز رفت، خسروی را نیز به همراه خود برد. در مدت اقامت در شیراز پس از فراغت از کار روزانه در خدمت وفاعلیشاه ذوالریاستین شیرازی، سرسلسله درویشان شاهنعمتاللهی، بود. [۵]
محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، ج۲، ص۸۰۰ـ۸۰۱، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش.
۲ - دوران جنبش مشروطهپس از بازگشت وی به کرمانشاه جنبش مشروطه آغاز شد. او در جنبش مشروطه فعالیت داشت و با تأسیس انجمن ولایتی در ۱۳۲۷ به طرفداری از مشروطه برخاست. [۶]
باقر شاکری، تذکره مختصر شعرای کرمانشاه و انجمنهای ادبی ـ مطبوعات، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، کرمانشاه ۱۳۳۷ش.
حمایت او از مشروطه در جلب نظر مردم کرمانشاه به مشروطیت مؤثر بود. [۷]
غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، ج۲، ص۱۹۱، تهران ۱۳۷۰ش.
در پی لشکرکشی سالارالدوله، پسر مظفرالدینشاه که مدعی تاج و تخت بود، به غرب ایران، خسروی مجبور به ترک شهر و دیار شد. او در همین ایام به نگارش اثر مشهور خود رمان شمسوطغرا پرداخت، با لشکرکشی روسها به ایران و آغاز جنگ جهانی او ل (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) خسروی از معترضان به این لشکرکشی بود و باز هم به ناچار شهر را ترک کرد و به صحرا و ایلات پناهنده شد. پس از مدتی با قول و قرارهای روسها به شهر بازگشت که پس از ورود به شهر زندانی و سپس به سیستان تبعید شد. وی در برخی اشعارش [۸]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، (تهران ۱۳۰۴ش).
به این موضوع اشاره کرده است. در میانه راه در همدان پس از دو ماه حبس با وساطت افخمالدوله قرهگزلو، حاکم آن شهر، او را به تهران فرستادند بدینشرط که از تهران خارج نشود. [۹]
محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، ج۲، ص۸۰۱، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش.
[۱۰]
، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
[۱۱]
مقدمه، ص ۱۶، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
او باقی عمر را در تهران اقامت کرد تا اینکه بر اثر بیماری در ۱۶ ربیعالآخر ۱۳۳۸ وفات کرد و در شهرری، بقعه ابنبابویه در کنار قبر آقامحمدحسن نقاش زرگر به خاک سپرده شد. مادّه تاریخ وفاتش را ملکالشعرای بهار سروده که بر سنگ قبرش حک گردیده است. [۱۲]
مقدمه، ص ۱۶، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
۳ - آثار خسرویآثار خسروی عبارتاند از: ۱) رمان شمس و طغرا، در سه جلد که هر جلد عنوانی مستقل دارد: شمس و طغرا، ماری و نسی و طغرل و هما. در این رمان حوادث قرن هفتم در قالب داستان بیان شده است (رجوع کنید به ادامه مقاله). ۲) «دیبای خسروی»، در شرححال ادبای عرب و سیر شاعری در دوره قبل و بعد از اسلام که منتشر نشده است. ۳) رمانی در شرح احوال حسینقلیخان جهانسوز قاجار که درباره تأسیس سلسله قاجار است و هنوز منتشر نشده است. ۴) رساله «تشریحالعلل»، در شرح زِحافات عروض به زبان ساده که چاپ نشده است. ۵) تذکره «اقبالنامه»، در باب احوال خاندان غفاری و اقبالالدوله (حاکم کرمانشاه) و شاعرانی که وی را مدح گفتهاند. این تذکره در ۱۳۱۹ نوشته شده، اما چاپ نشده است. ۶) ترجمه کتاب الهیئة و الاسلام تألیف سیدهبةالدین شهرستانی از علمای مشهور نجف، که چاپ نشده است. ۷) دیوان اشعار وی که برای نخستین بار در ۱۳۰۴ش به چاپ رسیده است. رشیدیاسمی، نوه دختری او، مهارت وی در سرودن غزل و قصیده را ستوده است. [۱۳]
مقدمه، ص۲۰، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
شعر او متأثر از شاعران سبکهای خراسانی و عراقی است. به گفته دیوانبیگی، [۱۴]
احمد دیوانبیگی، حدیقة الشعراء، ج۱، ص۵۶۷، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ش.
استحکام اشعارش کم است. برخی از مضامین اشعار او عبارت است از: مدح امام رضا علیهالسلام، [۱۵]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۴۲، (تهران ۱۳۰۴ش).
مدح ادیبالممالک [۱۶]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۲۸ـ۳۰، (تهران ۱۳۰۴ش).
و اقبالالدوله [۱۷]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۱۳۴ـ ۱۳۵، (تهران ۱۳۰۴ش).
و سالارالدوله، [۱۸]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۳، (تهران ۱۳۰۴ش).
در ستایش از بقعه بابا یادگار، [۱۹]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۵۰ـ۵۱، (تهران ۱۳۰۴ش).
در باب ضعف و ناتوانی [۲۰]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۴۶ـ ۴۷، (تهران ۱۳۰۴ش).
و مرثیه برای وفاعلیشاه ذوالریاستین. [۲۱]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، ج۱، ص۱۰۹ـ۱۱۰، (تهران ۱۳۰۴ش).
رشیدیاسمی بر آثارش از جمله دیوان اشعار وی، مقدمه مفصّلی نگاشته که بسیاری از پژوهشگران بدان توجه کردهاند. ۸) ترجمه داستان تاریخی عذراء قریش، از جرجی زیدان. [۲۲]
محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، ج۲، ص۸۰۰، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش.
[۲۳]
غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، ج۲، ص۱۹۳، تهران ۱۳۷۰ش.
۴ - علت شهرت خسرویشهرت خسروی بهسبب نگارش رمان شمس و طغرا است که ظاهرآ نخستین رمان تاریخی فارسی است [۲۴]
محمد غلام، رمان تاریخی: سیر و نقد و تحلیل رمانهای تاریخی فارسی، ۱۲۸۴ تا ۱۳۳۲، ص ۱۶۴، تهران ۱۳۸۱ش.
سه جلد آن برای نخستین بار به همت معتضدالدوله کرمانشاهی در ۱۳۲۸ منتشر شد. خسروی در مقدمه چاپ دوم این رمان درباره اثر و محتوای آن و منابع تاریخی خود توضیح داده است. [۲۵]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، شمس و طغرا، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۲۹ش.
او با استفاده از شخصیتهای تاریخی به وقایع ۲۴ ساله فارس در دوران فرمانروایی ایلخانان (حک: ح ۶۵۴ـ ح۷۵۰) در ایران، بهویژه زمان حکومت آبشخاتون (متوفی ۶۸۵)، آخرین اتابک سُلغری فارس، پرداخته است. این اثر داستانی عاشقانه با نثری ادیبانه درباره ازدواج شاهزاده ایرانی، شمس، با دختر یکی از امرای مغول به نام طغرا و مخالفت قوانین یاسا با این موضوع است. نویسنده مانند مورخ از همان ابتدای داستان با اشاره دقیق به تاریخ و مکان و افراد، داستان را حکایت کرده و برای معرفی قهرمان داستان تاریخ شیراز را توضیح داده است. [۲۶]
محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، شمس و طغرا، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، تهران ۱۳۲۹ش.
در این اثر هیچ اندیشه و فلسفه عمیق اجتماعی و جهانی مطرح نشده است و به نظر میرسد که هدف اصلی نویسنده بیشتر خلق داستانی مهیج و شیرین است که با خواننده ارتباط برقرار کند. [۲۷]
یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۲۴۸، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش.
حس وطندوستی و بیگانهستیزی در اثرش دیده میشود ولی از نوع ملیگرایی افراطی نیست.۵ - صبغه مذهبی رمان شمس و طغرااین رمان صبغه مذهبی نیز دارد. او که خود از آزادیخواهان و مشروطهطلبان بود، بیزاری خود از استبداد و آرزوی آزادی و خوشبختی برای ایرانیان را در این داستان نشان داده است. [۲۸]
محمد غلام، رمان تاریخی: سیر و نقد و تحلیل رمانهای تاریخی فارسی، ۱۲۸۴ تا ۱۳۳۲، ص ۲۲۶ـ۲۲۹، تهران ۱۳۸۱ش.
نویسنده شخصیتهای داستانی را با واقعگرایی معرفی کرده است. او فضائل اخلاقی را به وضوح بازگو کرده است. وصف دقیق اندیشهها و حالات درونی افراد با کلمات بهخوبی منعکس شده است، از جمله شخصیت سعدی که از قهرمانان برجسته داستان و در مواردی بسیار تأثیرگذار است. قهرمان اصلی داستان، شمس، نمونه انسانی کامل است و تا آخر داستان، وقایع حول محور او میگردد و جالب توجه اینکه شمس سخت به آداب اسلامی نیز پایبند است. [۲۹]
غلامحسین یوسفی، ج ۲، ج۲، ص۲۰۴ـ۲۰۶، ص ۲۲۶، غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، تهران ۱۳۷۰ش.
نثر کتاب ساده است و گاه از لغات مهجور و عربی و عبارات قدیمی در آن استفاده شده است. شیوه داستاننویسی او روایی است. نویسنده گاهی لحن طنز و شوخی را به کار میگیرد و در این کار بهسبب افراط دچار ابتذال میشود. [۳۰]
غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، ج۲، ص۲۲۸ـ۲۳۰، تهران ۱۳۷۰ش.
[۳۱]
یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۲۵۱، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش.
نثر کتاب به زمان قهرمانان داستان و به زبان گلستان نزدیکتر است تا زمان دوران تجدد و مشروطهخواهی. [۳۲]
یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۲۵۱، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش.
خسروی در شمس و طغرا از یک سوی متأثر از رمانهای غربی، بهویژه آثار آلکساندر دوما (متوفی ۱۸۰۲ میلادی) و از سوی دیگر متأثر از داستانهای عامیانه فارسی نظیر امیر ارسلان است. [۳۳]
یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج۲، ص۲۴۹، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش.
[۳۴]
حسن میرعابدینی، صد سال داستاننویسی ایران، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۳۸۳ش.
[۳۵]
کریستف بالائی، پیدایش رمان فارسی، ج۱، ص۳۵۳، ترجمه مهوش قویمی و نسرین خطاط، تهران ۱۳۷۷ش.
خسروی داستان را عرصهای برای بازگویی افکار و عقاید خود دانسته است. او از جمله محافظهکارانی است که با نگارش اثری تاریخی، شکوه و عظمت گذشته ایران را بازگو کردهاند و در حسرت ارزشهای کهن به سر میبرند. [۳۶]
حسن میرعابدینی، صد سال داستاننویسی ایران، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۳۸۳ش.
۶ - تبحر در خوشنویسیخسروی در خوشنویسی نیز تبحر داشت چنانکه در ۱۳۳۷، قریب به نُه هزار بیت از دیوان فرّخیسیستانی را به خطی خوش نوشته بود [۳۷]
مقدمه، ص ۱۹، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
معاصرانش فضائل اخلاقی او را ستودهاند. [۳۸]
مقدمه، ص ۱۸، محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش).
۷ - فهرست منابع(۱) یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش. (۲) کریستف بالائی، پیدایش رمان فارسی، ترجمه مهوش قویمی و نسرین خطاط، تهران ۱۳۷۷ش. (۳) محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، دیوان، (تهران ۱۳۰۴ش). (۴) محمدباقربن محمدرحیم خسروی کرمانشاهی، شمس و طغرا، تهران ۱۳۲۹ش. (۵) احمد دیوانبیگی، حدیقة الشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ش. (۶) باقر شاکری، تذکره مختصر شعرای کرمانشاه و انجمنهای ادبی ـ مطبوعات، کرمانشاه ۱۳۳۷ش. (۷) محمدعلی عبرت نائینی، تذکره مدینةالادب، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۶ش. (۸) حسن میرعابدینی، صد سال داستاننویسی ایران، تهران ۱۳۸۳ش. (۹) غلامحسین یوسفی، دیداری با اهل قلم: درباره بیست کتاب نثر فارسی، تهران ۱۳۷۰ش. (۱۰)محمد غلام، رمان تاریخی: سیر و نقد و تحلیل رمانهای تاریخی فارسی، ۱۲۸۴ تا ۱۳۳۲، تهران ۱۳۸۱ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدباقرمیرزا خسروی کرمانشاهی»، شماره۷۰۷۲. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|